جان‌ ورزشکار‌ کرمانشاهي‌ چقدر‌ مي‌ارزد

نسرين کرمي/نقدحال

باران زده، کلاه آبي اش را روي سر جا مي دهد. صورت اش مصمم است. در نظرم گلادياتوري است که بي زره و سپر که بدنه هاي آهنين خودروهاي سريع السير عبوري را به مبارزه مي طلبد. چنگال مرگ هر لحظه به چرخ هاي چرخان اش در حال نزديک شدن است، با عبور از وانت آبي که قصد رقابت با او را دارد، نفس راحتي مي کشم. به چشمان منتظر و مادرش فکر مي کنم که تا اين پسر نوجوان برگردد، زبان اش از ورد و دعا نمي ايستد. شهر، مسيري جدا و ايمن براي اين عشاق سرگردان رکاب زني ندارد. با يک گشت زني صبحگاهي در سراب قنبر، کمربندي ها، مسير طاق بستان و ساير جاده ها و خيابان هاي کلانشهر کرمانشاه، مي توان شاهد تلاش دوچرخه سواران حرفه اي و علاقمندان تفريحي اين ورزش جذاب بود؛ اما به قيمت آسيب هاي پيش بيني نشده ي بدني و جاني!
آنان که به قصد انجام تمرين هاي مکرر براي نگهداشتن و بالا بردن سطح آمادگي فيزيکي و جسماني و حفظ سرعت در اين مسيرها به ناچار رکاب مي زنند، ورزشکاران جان برکفي هستند که تعدادشان در کل شهر و ساير شهرستان هاي استان کرمانشاه کم نيست. دختران و پسران جواني که به عشق اين رشته ورزشي دل به جاده هاي غير استاندارد و پر از خودروهاي سبک و سنگين مي زنند. دلخوش به يک کلاه، زانوبندي و آرنج بند با وحشت تصادف و آزار و اذيت برخي رانندگان که ممکن است به قيمت پايان دادن هميشگي اين ورزش با نقص جدي اندام حرکتي شان و يا خداي ناکرده، مرگ تمام شود. آنان قربانيان احتمالي بي تدبيري اند. در شهري که مسوولان اش»منوريل« را از کشورهاي ديگر تقليد مي کنند اما قادر به فهم امکانات خوب و ارزش گذاري همان شهرهاي مشوق دوچرخه سواري براي ساخت شبکه و مسير ويژه دوچرخه نيستند. اين روز ها گلايه هايي فراواني در فضاي مجازي از رکاب زنان کرمانشاهي که بعضا مقام و مدال دارند، مي شنويم. فرهنگ احترام به آنان در جاده، سطح بسيار پاييني دارد. اين ورزشکاران علاوه بر مخاطرات جاني، بايد تحقيرها و توهين هاي رهگذران را با پرت کردن زباله ي ميوه، سيگار، آب جوش و... به سمت شان تحمل کنند.
قهرمان کرمانشاهي رده نوجوانان کشور در سال 65 درگفت وگو با نقدحال درباره مشکلات جدي اين قشر ورزشکار گفت: جاده هاي تمام استان ها و شهرستان هاي ايران در حال حاضر براي دوچرخه سواري خطرناک است. تعداد زياد خودروها و بعضي از راننده هاي بي ملاحظه که دوچرخه سوار را به چشم دشمن نگاه مي کنند و آنها را مي ترسانند از جمله معضلات کار کردن در اين رشته است. افشين قبادي با بيان اينکه هر استاني به يک پيست دوچرخه سواري، حتي غيرحرفه اي که دوچرخه سوار در آن دوچرخه سواري کند، نياز دارد، افزود: پيست حرفه اي، هزينه هاي بالايي دارد. با اعتبارات ضعيف نمي توان پيستي که 60 تا 70 ميليارد توماني ساخت! من طرح پيست غيرحرفه اي را سال ها پيش به فدراسيون دوچرخه سواري دادم چون هزينه خيلي کمي نياز دارد. زميني گرد يا بيضي با آسفالت به مساحت 500 متر با شيب کم نياز دارد. قسمت شرقي و غربي استاديوم 15 خرداد کرمانشاه اين قابليت را داراست.
اين مربي بين المللي دوچرخه سواري اظهارکرد: با اين پيشنهاد روزانه در ساعات مختلف، 1000 نفر مي توانند تمرين کنند. هزينه آن، نهايتا 50 ميليون تومان است. همتي مي خواهد تا يک تکه زمين خاکي در اين استاديوم تبديل به آسفالت و پيست شود! هر روز جان بچه هاي مردم در خيابان و جاده ها در خطر است. اين قهرمان رده بزرگسالان در سال 66 با اظهار تاسف و ناراحتي از تجارب عيني آسيب جاني شاگردان اش به نقدحال گفت: چند سال پيش موقع تمرين با 5 تن از دوچرخه سواران جوان در يکي از جاده هاي کرمانشاه، کاميون خاوري از پشت به‌ آنها زد. لگن يکي شکست. ساق پاي آن يکي خورد شد. يکي از پسران بزرگ جثه و قوي هيکل هم زير گرفته شد. محمد شاهمرادي، 200 متر آن طرف تر، کاسه سرش له شد و بعد از آن يک طرف بدن اش فلج ماند. اين پيشکسوت دوچرخه سواري در کرمانشاه افزود: 2 سال پيش هم، يکي از شاگردان ام به نام نگار کرمي، حين تمرين در جاده کمربندي، با يک نيسان که راننده اش خواب بود تصادف کرد. يکي از مهره هاي کمرش شکست. دوچرخه سواري را کنار گذاشت. امسال، تا کنون خوشبختانه براي حرفه اي ها حادثه اي رخ نداده است. اما دوچرخه سواران معمولي چند روز يکبار دچار حادثه مي شوند.
قبادي ضمن انتقاد از خطوطي که براي دوچرخه سواران در سطح شهر توسط شهرداري در نظر گرفته مي شود، بيان کرد: خط ويژه اي که شهرداري ها درست مي کنند کارشناسي نشده و عملا پول دور ريختن است. همان چند ميليوني که صرف اين کار مي کنند را با مشورت يک کارشناس براي پيست هزينه کنند. يک نمونه از اين خطوط، چند سال پيش کنار کمربندي، روبروي دانشگاه کشاورزي، توسط من که آن موقع رييس هيات دوچرخه سواري بودم، رد شد.
او تصريح کرد: اگر حادثه اي رخ بدهد، بيمه دوچرخه سواران درصدي از هزينه هاي درماني را مي دهد. اما قطعات گران قيمت دوچرخه بيمه نيستند. خرابي هر قطعه از دوچرخه 70 ميليوني توماني تا 5 ميليون تومان هزينه دارد. تعويض لاستيک دوچرخه هم در حالت عادي و البته با احتساب استهلاکي که از ناهمواري جاده ها مي بيند، هر سه ماه يک بار يا زودتر 3 ميليون تومان هزينه دارد. پدر کارمند و کارگر چطور مي تواند تامين کند؟
رييس هيات دوچرخه سواري کرمانشاه در گفت وگو با نقدحال با تاکيد بر ضعف زيرساخت ها و نبود پيست استاندارد دوچرخه سواري در استان، موارد مذکور را بزرگ ترين معضل اين رشته ورزشي دانست و گفت: متاسفانه وضعيت دوچرخه سواري کرمانشاه از لحاظ زيرساخت خيلي ضعيف است. همين باعث مي شود دوچرخه سواران، مخصوصا کساني که در سطح قهرماني کار مي کنند، مجبور باشند در جاده تمرين کنند. ايوب محمودي خبر داد: با همکاري اداره ورزش و جوانان استان کرمانشاه، قرار است در استاديوم 15 خرداد، پيست دوچرخه سواري تريال و »BMX« که کاربردي چند منظوره و جامع براي رشته هاي مختلف دوچرخه سواري دارند، احداث شود. زمين و نقشه هاي آن آماده شده است. به 2 ميليارد تومان اعتبار نياز دارد که تا کنون تخصيص نيافته است.
او خواستار حمايت مالي وزارت ورزش و جوانان، فدراسيون دوچرخه سواري، شهرداري و استانداري کرمانشاه در جهت تامين اعتبار به اين هيات شد و گفت: از کمک خيرين و جذب اسپانسر هم کمک خواهيم گرفت. در صورت حمايت آنان، تا يک سال آينده، اين پيست به بهره برداري خواهد رسيد.
محمودي همچنين با توجه به تحميل هزينه هاي بالاي خريد دوچرخه و تامين قطعات آن براي خانواده ها از اداره ورزش و جوانان استان خواست که با تزريق منابع مالي به اين هيات، امکان شکوفا کردن و حمايت از استعدادهايي که خانواده هاي شان بنيه مالي ضعيف تري دارند، بدهد. اين مسوول اعلام کرد: در رده جوانان، رامين اکبري و محمد پارسا شفيعي، اعزامي تيم ملي هستند که در اردوي تدارکاتي براي شرکت در مسابقات آسيايي قزاقستان آماده مي شوند. با توجه به آمادگي آنان، اميدواريم هر دو عزيز سهميه مسابقات آسيايي را کسب خواهند کرد. احمد جباري، سال گذشته در مسابقات آسيايي جاکارتا، مقام سوم آسيا را در»تريال« به دست آورد. علي رضا شيري، رامين عسگري هم از ورزشکاران نامي ما هستند.
او افزود: شاهين اکبري در رشته »پارا سايکلينگ« سال گذشته، چهار مدال رنگارنگ را به دست آورد. آقايان ادبي و افشين قبادي از پيشکسوتان دوچرخه سواري استان هم از بخت هاي اول در کسب مدال در کشور هستند. مجموعا، هيات ها در 13 شهرستان، با توجه به ريزش داوطلبان اين رشته در شرايط کرونا، در حال جذب دوچرخه سواران به صورت بيمه شده هستند. رييس هيات دوچرخه سواري استان متذکر شد: گروه هاي خودجوشي هستند که بدون نظارت هيات اين ورزش را انجام مي دهند که آنها نيز در معرض خطر هستند. تمهيداتي از طرف اين هيات در ماه هاي آينده براي ورزشکاراني که مجبورند در جاده ها تمرين کنند در نظر گرفته شده است. در آينده يکسري مجوزها از طرف شوراي تامين فرمانداري صادر مي شود که در کنار هماهنگي با پليس راهور براي نظارت بر تمرين و در اختيار گذاشتن خودروهايي جهت کمک به آنها، وضعيت بهتري خواهيم داشت. محمودي در پايان گفت: جامعه کرمانشاه، ورزش دوست اند. اما تعداديبا سطح فرهنگي پايين، موجب آزار و اذيت براي دوچرخه سواران مي شوند. با برگزاري همايش هايي مانند: سه شنبه هاي بدون خودرو، مردم را به ديدن فعاليت دوچرخه سواران عادت و سعي بر فرهنگ سازي داشته ايم. خوشبختانه درآينده با نگاه مثبت سازمان فرهنگي و ورزشي شهرداري به دوچرخه سواري در جلسات مشترک مان، شاهد همکاري و برنامه هايي براي ايجاد زيرساخت ها خواهيم بود.
***
آن زمان که صداي خورد شدن استخوان هاي نگارها، محمدها و خيلي ديگر از دوست داران اين اين رشته در جاده هاي اين کلانشهر پيچيد، مسوولان نشنيدند. اخيرا هم با آمدن وزير ورزش و جوانان به کرمانشاه به همراه جهانگيري، معاون اول رييس جمهور، عملا مطالبه جدي از طرف مدير اداره ورزش و جوانان و طرح فوريت خطرات جاني براي اين رشته ورزشي صورت نگرفت. مساله مهمي چون امنيت تمرين ورزشکاران نبايد سال ها در انتظار تامين اعتبار بماند. انگيزه کشي قهرمانان زير سايه مرگ، در شان آنها نيست. بايد ظرف مدتي معين، اعتبارات لازم و کافي تامين شود. در اين 42 سال، اگر هزينه تعويض لاستيک خودروهاي دولتي و تحت اختيار وزارت ورزش و جوانان در ايران و يا هزينه مصرف سوخت هواپيماي وزرا به کرمانشاه را حساب کنيم. در مجموع بيشتر از مبلغ 2 ميليارد تومان است. جان ورزشکاران اين ديار چقدر ارزش دارد؟