ورزش مانند بسياري از واقعيتهاي جامعه بشري داراي ابعاد مختلفي است که حتما يک بعد آن مديريتي است که آن را مديريت ورزشي ميدانند. با توسعهي شهرنشيني و مورد استقبال قرار گرفتن ورزش بهعنوان عاملي که توانايي سياسي، اقتصادي و فرهنگي يک جامعه را ميتواند به رخ ساير جوامع دارد و نشانهاي از توسعهيافتگي و رفاه و امنيت يک کشور را به جهان اثبات ميکند.
نياز به مديريت ورزشي آنهم به کاملا تخصصي را بيش از پيش مورد توجه قرار ميدهد. چالشي که در انتخاب مديران ورزشي پيشروي سياستگذاران قرار داده همين انتخاب مديران ورزشي براي هدايت و راهبري فدراسيونها و باشگاهها و هياتهاي ورزشي است.
چالش بزرگ در اين بين سهمخواهي قهرمانان ورزشي از مديريت است و منطق اين ادعا هم حقي است که به واسطه قهرماني و سالها تلاش در ورزش براي خود قائل هستند. اين مهم باعث جبههگيري و يارکشي قهرمانان اسبق و مدعيان مديريت امروز ورزش است. در اينکه اگر ورزشکاري توانمندي و علم مديريت ورزشي را داشته باشد گزينهاي بسيار مطلوب است امري کاملا پذيرفته است و وجود چنين مديران ورزشکاري که هم دانش دارند و هم زجرکشيده ورزش هستند مانند گنجهايي است که نبايد مفت آنها را از دست داد. اما چالش وقتي پيش ميآيد که فضاي مديريت در ورزش بر مبناي اين اصل پيش برود که اگر مديري بايد بر ورزش خواه مديرکل ورزش يک استان، رياست يک هيات، رييس فدارسيون و بالاخره وزير ورزش مديريت کند که صرفا ورزشکار باشد که اين امر مطلوب نيست.
شما در نظر بگيريد که اين اصل حتي در مربيگري هم صدق نميکند. بزرگترين مربيان دنيا در تمام رشتهها صرفا قهرمانان بزرگي نبودهاند و بسياري از قهرمانان بزرگ و اسطورههاي ورزشي هستند که اصلا مربيان خوبي نشدهاند چرا که در انتقال مفاهيم و تجربيات ضعيف هستند. حالا شما فرض کنيد که فضاي يک ورزش به سمتي پيش برود که (نمونههاي زيادي بوده و هست) مدير بايد حتما از قهرمانان آن رشته ورزشي باشد. چه اتفاقي رخ ميدهد؟ کسي که توانمندي مديريت دارد اما قهرمان بزرگي در آن رشته نبوده در رقابت با قهرمان پرآوازهاي که صرفا ورزشکار شايستهاي بوده و اصلا مدير خوبي نيست شانسي براي پيروزي ندارد و آسيب مديريت نادرست در نسلهاي بعدي آن ورزش و به هرز رفتن استعدادها و به عدمتوسعه در ورزش ميانجامد.
در تعريف مديريت ورزشي آمده است: مديريت ورزشي يکي از مديريتهاي جديدي است که از چند دهه پيش در دانشگاههاي معتبر جهاني بهعنوان يکي از گرايشها و تخصصهاي رشته تربيتبدني و علوم ورزشي در سطوح مختلف کارشناسي، کارشناسي ارشد و مقطع دکتري جايگاه ويژهاي براي خود يافته است. امروزه نگرش دانشگاهي و علمي به اين گرايش دستاوردها و يافتههاي پژوهشگران و متخصصان اين رشته است.
مديريت ورزشي بيان سازماندهي، برنامهريزي، هدايت و کنترل فعاليتهاي ورزشي است و ورزش بهعنوان پديده اجتماعي در ابعاد مختلف تاثيرگذار است. فلسفه وجودي مديريت در تربيتبدني بيانگر اين حقيقت است که مقوله تربيتبدني و ورزش بهعنوان تشکيلاتي گسترده و درعينحال پيچيده نياز به داشتن مديران ماهر و کارآمد در سطوح مختلف دارد. پس بنابراين وجود مديراني کارآمد و اثربخش براي سازمانها و بهويژه سازمانهاي ورزشي امري بديهي و اجتنابناپذير است.
مديريت مقولهاي است مهم و اثرگذار در هدايت سازمانها که توجه به آن بهعنوان عامل موفقيت بهشمار ميرود. در گذشتههاي نهچندان دور صرفا مديران، بهعنوان عامل موفقيت معرفي ميشدند اما با رشد و توسعه جهان در زمينههاي مختلف، شاهد تغيير نگاهها نسبت به مقوله مديريت نيروي انساني هستيم.
شواهد نشان داده است که کشورهايي که در زمينه ورزش موفق بودهاند براي رسيدن به اهداف خود ابتدا برنامهريزي و روشهاي اجرايي آن را طراحي کردهاند. تا از تفکر سنتي انتخاب مديران ورزشي عبور نکنيم و مديريت ورزشي را به گذشته قهرماني افراد گره نزنيم رشد در ورزش را به آن شکل که بايد و شايد نخواهيم ديد.
مديريت ورزش يک مقوله کاملا علمي است و همانطور که در سطرهاي بالا تاکيد کرديم که الزاما يک قهرمان بزرگ يک مربي خوب نخواهد شد يک قهرمان هم يک مدير تام و تمام نميشود. اين يک اصل است که هرگاه از آن عبور کرديم شاهد نتايج خوبي در ورزش نبودهايم.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
خوربران به عنوان رسانه تخصصی ورزشی از سال 1397 فعالیت خود را شروع کرده است، این رسانه دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و تمام تمرکز خود بر پوشش ورزش به صورت تخصصی از پایین ترین رده تا بالاترین رده قرار داده است.
مدیرمسئول رسانه خوربران: کمیل نظری
شماره تماس:09187540854